عشق من جز غم دلواپسی نیست
اخه قلبم مثه قلب کسی نیست
تو به تصویری چه کودکانه دل باخته ای
منو اونجوری که در باور خود ساخته ای
تو به نقشی که چه دوره از من
عکس ماه توی اب روشن
توی رویایی مثه بیداری
تو می خوای ماه رو که از برکه بیای برداری
من پر از احساسم٬ تو پر از احساسی
وای اگر قلب منو نشناسی
بیا با عشق و احساس
منو دوباره بشناس
من نه عمری پشت شیشه چون عروسک بودم
نه که خفته بین پنبه ها و پولک بودم
من اگر سردار عشقم یا که پاک باخته ام
سرنوشتم رو با دستای خودم ساخته ام
قصه ها گذشته بر من تا بدونم کیستم
سرگذشتم هر چی بوده من پشیمون نسیتم
یه زمان عاشق و گاهی تو اغوش هوس
هر چی بوده همه انتخاب من بوده و بس
من پر از احساسم٬ تو پر از احساسی
وای اگر قلب منو نشناسی
بیا با عشق و احساس
منو دوباره بشناس
گاهی سرشار از حقیقت٬ گاهی مغلوب گناه
هر چه هستم تو فقط من رو برای من بخواه
من اگر مریم پاکم یا که یه گیاه هرز
عشق من بیا و به باورهای من عشق بورز
من پر از احساسم٬ تو پر از احساسی
مگه میشه قلب منو نشناسی
مگه میشه قلب منو نشناسی......
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
صدایم کن
صدایم کن تا من نیز با تمام وجود صدایت کنم
و بگویم :دوستت دارم
دوستت دارم به اندازه ی تمام امواجهای خروشان
دوستت دارم به اندازه ی وسعت معنی عشق
........
وباز هم دوستت دارم
و ای کاش می شد من و تو؛با هم و در کنار هم
تمام لحظه های خوش زندگی را سپری کنیم
ولی می دانم این:
رویایی بیش نیست